خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

خشک تر و تازه

سبزه وار، دیار همت، روستای خشک، خشک قائنات، دهات خشک، خشکی ها، بخش سده، بخش آرین شهر، خشک برکوک، خشک بیرجند.

احتمال ایجاد فرو چاله در خشک و برکوک در آینده

با حفر چاههای عمیق در مساحت کم، آن هم در یک منطقه کویر،خطر بروز فروچاله را افزایش می دهد.

هفته نامه خبری خشک تر و تازه هر پنجشنبه با شما 99/5/30

خلاصه مطالب

- اطلاعیه

-چرا شورای ضعیفی داریم؟ اینها از مدیریت مایه حیات خشک عاجزند.




#-اطلاعیه

با توجه به استقبال گسترده  جوانان خشک از وبلاگ خشک تر و تازه  خصوصا در ماههای اخیر،بنظر می رسد، روح و روان بسیاری از مردم با خشک و خشکی  زنده است و برای ناملایمات و مشکلاتی که وجود دارد،آزرده خاطر می شوند و با اندکی پیشرفت زنده و با نشاط. 

تصور می شود که فضای مجازی در بین  قشر جوان  خشک این پتانسیل را داراست که یک مجله الکترونیکی  هفته ای را با مطالب همچون  کار آفرینی،تجارت،زیبا سازی  محیط زیست در خشک و موارد فرهنگی در مورد موضوعات  اجتماعی،سنن ،رویکردها ی نوین  اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی  و مخاطرات احتمالی مانند زلزله،خشکسالی،کم آبی بویژه با چاشنی طنز و کاریکاتور راه اندازی نماییم،در این مورد تمامی جوانان تحصیل کرده از هر عقیده و مرام و قوم و قبیله ای  می توانند مشارکت نمایند.

وبلاگ خشک تر و تازه این افتخار را دارد که پیشنهاد را تا راه اندازی  آن و تشکیل هیئت  مدیره مدیریت نماید،لذا از کلیه دوستانی که مایل هستند و آشنایی رسانه ای دارند،اعلام نظر نمایند( وبلاگ و واتساپ اینجانب).

شایان ذکر است که حوزه فعالیت موارد فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی صرفا در پیرامون روستای خشک خواهد بود.


#-چرا شورای ضعیفی داریم؟؟

خوشبختانه  افراد تحصیلکرده مقیم در خشک در حال حاضر مطلوب و روند رو به رشدی را طی می کند و این موضوع میتواند چالش ها و ضعف های گذشته را برطرف نماید.

همانطور که قبلا اشاره شد روال  کاندیدا شدن ،معرفی و انتخاب شورا دارای ضعف های زیادی است.

-قوم گرایی

- مذهب گرایی

-شکاف عقیدتی و عدم روابط دوستانه ما بین صاحبان املاک،قدرت و نفوذ.

-عدم رعایت عدل و انصاف در تایید افراد توسط مقامات مسئول.

-فقدان آگاهی و دانش لازم افراد ظاهرا منتخب.

-عدم تمایل افراد تحصیلکرده و صاحب نفوذ در کاندیدا توری شورا،بلحاظ احتمال رد شدن در مراحل گزینشی توسط مقامات ذیربط.

-با این همه پتانسیل(افراد جوان تحصیلکرده،دارای توان مالی بالا،افراد با تجربه از هر دو طیف و وجود خیرین خشکی و غیر،محیط سالم و با نشاط و منابع خدادادی خوب) ،چرا باید وضعیت خشک چنین نابسامانی باشد ؟

آیا ریشه این نابخردیها را در کجا میتوان یافت؟

در خود روستا یا خارج از آن؟

 در بیرون از روستا؟

نفع این نابسامانی در جیب چه کس یا کسانی ریخته میشود؟

آنچه که واضح است دود آن. به چشم تمام نسلهای خشکی از هر قوم و طیف و عقیده ای است که در سراسر گیتی زندگی می کنند.


برای بهتر شدن، عینک ها را باید عوض کرد تعصبات را دور ریخته

و زندگی ای بر پایه دوستی،صلح ، آرامش و سعادت بنا نماییم و اینها بدست نخواهد آمد،مگر اینکه به همدیگر اعتماد کرده و احترام بگذاریم.

تا پنجشنبه آینده  شاد و سالم باشید،خطرات کرونا را جدی بگیریم.





قطعی آب و شورای یکدست اما نامقبول و بی خاصیت خشک

بی آبی و قطعی مکرر آب ،آن هم در شرایطی که کرونا جولان می دهد و عدم رعایت بهداشت،میتواند جان مردم را به خطر انداخته و بحران ایجاد کند، جان مردم را کرونا ببرد  دل شورای اسلامی خشک را خواب؟؟؟

یک هفته است که پمپ آب سوخته و مردم نگران این موضوع،دربدر بدنبال شورا و دهداری،اما انگار نه انگار ،تا با جو فشار و اعتراضات مردم و پیگیریهای دهیاری محترم در دو شب متوالی جلساتی با اعضای شورا که عبارتند از:

1-آقای علیجان میری

2-آقای غلامحسین امیر پور

3-آقای علیرضا نداف

و تعدادی از اهالی با اصرار دهیاری محترم برگزار گردید.

در این جلسات جای ارباب رجوع و مسؤلان عوض شده بود،اعضای شورا بیشتر به فکر  خود بودند تا مردم،هیچ آگاهی از بیلان کار دهیاران نداشتند،اطلاع چندانی از چند و چون چاه آب نداشتند،از آنها ییکه برای راه اندازی آب پول جمع آوری کرده بودند نیز بی خبر، آنها حتی  از وظایف اصلی و اولیه شورا چیزی نمی دانستند، در یک کلام آنها کاره ای نبودند ،از آنها درخواست شد اگر کاری انجام نمی دهید،استعفا دهید،چگونه فنر  با فشار در جایش قرار میگیرد،اعضای شورا را نیز با زور در جلسه نگه می داشتند.آیا با این افراد انتظار داریم       وضعیت روستا بر وفق مراد باشد؟

در تاریخ شورای اسلامی،چنین شورای بی خاصیت،بی مسؤلیت

و خالی از تفکر عقلانی در خشک سراغ نداریم.

چه ارگانی در این آشفته بازار مقصر است؟؟

مردم؟

بخشداری؟

فرمانداری؟

مردم خشک چه گناهی مرتکب شده اند که چنین شورایی نا مطلوبی  به آنها تحمیل می شود؟؟

عمر این شورای شلغم شوربای در سال 1400 به پایان می رسد،بنابر این از تمامی مردم بویژه جوانان تحصیل کرده می خواهیم در قبول مسؤلیت پیشگام باشند،تا ارگانهای مسؤل نیز در کارشان دقیق تر انجام وظیفه نمایند.



جا دارد از حاجی آقای شفیعی »(20میلیون تومان)و آقای محمد اسماعیلی(5میلیون تومان) جهت راه اندازی پمپ آب قدردان باشیم.

تا پنجشنبه آینده بدرود،کرونا را فراموش نکنیم.

بنام خدا

با درود به خوانندگان ارجمند 

دهیار محترم جناب آقای رحمانی طی تماس تلفنی امروز یکشنبه 99/5/26ضمن تشکر از تمام خیرین،اعلام نمودند که هیچ وجهی از هیچکس جهت تعمیر پمپ آب دریافت نکرده‌اند و از کانال دیگری کمک گرفته اند.

تاخیر در اخبار روز پنج شنبه

با عرض سلام و احترام خدمت دنبال کنندگان وبلاگ خشک تر و تازه و با توجه به بروز برخی مشکلات، در روز دوشنبه خبری مبتنی بر قحطی آب و شورای نامقبول و بی خاصیت خشک منتشر خواهد شد.

هفته نامه خبری خشک تر و تازه هر پنجشنبه با شما



خلاصه خبرها

1-مقایسه خانه انصاف و شورای اسلامی.

2-خشک در درازای تاریخ(به قلم آقای ع.میرابی).

3-در جستجوی ریشه اعتماد و اعتبار مردم ما در منطقه قاینات( آس ها).


#-جایگاه و اقتدار خانه انصاف و شورای اسلامی در صفحه    2    وبلاگ شرح و بسط داده شده است.در نظر است  در آینده نزدیک با اعضای محترم شورای اسلامی مصاحبه صورت گیرد.



#- خشک در  درازای   تاریخ

خشک یکی از روستاهای کهن و تمدن ساز منطقه بشمار میرود بطوریکه تاقبل از تاسیس مدرسه (۱۳۱۹) بدلیل داشتن مکتب خانه که کار اموزش قرآن توسط مرحوم آخوند ملا مراد را بعهده داشت و بعداز ایشان اقای بصیرنژاد و دیگر استادان این امر مهم را ادامه دادند و شاید برایتان جالب باشد که بدانید بدلیل همین مکتب خانه بالاترین آمار قرآن خوانان متعلق به روستای خشک میباشد و همین باعث شد  که بسیاری از انان با اندکی تلاش سواد خواندن و نوشتن در حد نیاز را فرا گیرند

خشک بدلیل جمعیت بالا در ان زمان(قبل از دهه 60) مورد توجه بسیاری از تاجران و بقول ان روزها معامله گران قرار میگرفت و بعلت تردد زیاد غریبه ها به خشک به تدریج فرهنگ و تمدن ان به سایر روستاهای  نزدیک انتقال می یافت و بعداز تاسیس مدرسه در سال ۱۳۱۹ به بعد بود که فراگیران دانش از تمامی مناطق جهت تحصیل به خشک می امدند(در مباحث قبل به ان پرداخته شد).

اگرچه امروز تقریبا تمام جوانان  جهت یافتن شغل به تهران و سایر شهرها مهاجرت میکنند ولی از دهه ۸۰ به بعد با مهاجرت معکوس مواجه شدیم(مهاجرت بازنشسته ها)  که باعث خوشحالی خصوصا سالمندان عزیر گردیده و امیدواریم که در اینده نزدیک مجددا روستای ما سرزنده و پویا گردد.





#- دومین ریشه

در هفته پیش  تاسیس مدرسه 1319 یکی از مهمترین ریشه اخلاق مداری مردم ما مطرح گردید،همچنانکه ذکر شد این سرمایه ریشه در تاریخ خشک دارد بنابراین بر اساس مدارک موجود یکی  بعد از دیگری  مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.

دومین ریشه ، وجود آس ها ی  متنوع (بادی - آبی - دیزلی  و برقی)  در خشک است.

- آس  های بادی غول پیکر: 2 دستگاه (اگر  بازدید کنندگان ارجمند عکسی دارند خواهشمند است به اشتراک بگذارند.)

تکنولوژی بکار گرفته شده در این آس ها در نزدیک به یک قرن پیش باور کردنی نیست.

قطعات تشکیل دهنده:

- یک ساختمان در حدود 12 متر

- چهار پایه چوبی غول پیکر2*2 به ارتفاع سه الی پنج متر

- شش پره عظیم به قطر تقریبا 2 الی 3 متر

- محور دو سرمارپیچ غول پیکر به قطر 20 سانتی متر، جهت انتقال حرکت دورانی به سنگها


1-یکی بر روی تپه سر اوو که در سال 1360 همراه مقبره میرزا کوچک تخریب و بجای آن کودکستان ساخته شد.

2-دیگری بر روی تپه پایین خرمنو (سنگ سیاه)،امروزه هییچ آثاری از آن باقی نمانده است.




-آس آبی:1 دستگاه

1-این دستگاه ،آن ور رودخانه خشک در ابتدای جاده زنگچ یا بنخونیک قرار دارد و خوشبختانه آثار آن همچنان پابر جاست و میشود با کمی سرمایه گذاری آنرا بازسازی و به عنوان یک اثار تاریخی و گرانبها برای بازدید و گردشگری و جهانگردی و کارآفرینی راه اندازی نمود.

آس دیزلی 3 دستگاه

1-یکی در مجاورت منزل آقای قاسمی،نزدیک غسالخانه قدیمی با مدیریت اقای درختی.

2-دیگری در محله سر گدار  در روبروی منزل شادروان آقای اسماعیل عبداللهی با مدیریت ایشان.

3-در روبروی منزل شادروان مشهدی ولی با مالکیت شادروان محمد علی شرمی.

آس برقی 2 دستگاه

1-در مجاورت منزل زنده یاد ملا مراد معلم با مالکیت آقای ذوالفقار دادی.

2- در محله پای شهر با مالکیت شادروان آقای حسین جانگداز.

محصولات عمده مردم در یک صد سال پیش عبارت بود از :گندم - جو - چغندر - شلغم  و پنبه  و هر خانواده بطور میانگین در سال از 5 تا 20 خروار گندم دا شتند یعنی از قرار هر خروار 100 من و هر من در حدود 3 کیلوکه میشود:3*100*20 میشود 6000 کیلو یعنی 6 تن .

این حجم از گندم در آن زمان ،مشت نمونه خروار است و آرد کردن این محصول خود نیاز به یک تکنولوژی داردکه در دست توانای مردم ما بوده است.در آن زمان عصر فئودالی و جامعه ما کشاورزی است

مارکس میگوید تکنولوژی و اخلاق رابطه مستقیم داردبدین معنی که وجود فناوری باعث یک سری رویکردها و کنش ها در جامعه میگردد.

حالا این موضوع در خشک چگونه بازتاب پیدا می کند؟

آرد کردن محصول خود یک نیاز کلیدی بوده است و مردم از روستاهای مجاور با محصولات خود همراه با احشام به خشک می آمده و روزها و شبها در انتظار نوبت سپری می کرده اند.

- در بعد اقتصادی:آن موقع بیشتر معاملات بصورت داد و ستدی بوده است بدین معنی که با خود علاوه بر گندم یک سری محصولاتی که خشکیها فاقد آن بودند مثل  خشکبار : بادام- کیشته زردالو- سنجد- ممیز- آلو - پشم - مو - کورگ و غیره را  آورده و با مغازه داران  معامله می کردند .

-در بعد اجتماعی: این آیند و روند باعث شناخت هر چه بیشتر از همدیگر میشود و الگو برداری صورت میگیرد.

- در بعد فرهنگی: اشتراک گزاری اخلاقی،تجربیات آداب و رسوم ،مشاهدات رفتاری(امانت داری،صداقت،راستگویی،) 

این مراودات و دادو ستدها و نیازها و ارائه تکنولوژی،همه با عث شناخت  طرفین  و خصوصا مردم منطقه از ما شده و آن چیزی است که اعتماد و اعتبار مردم ما را به نمایش میگذارد.

تا پنجشنبه دیگر بدرود.کرونا را با رعایت فواصل اجتماعی و استفاده از ماسک و شستن دستها  به زانو  در می آوریم.