دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

کلمه قبله و معانی متنوع آن در ادبیات دیزباد

«دیزباد وطن ماست»- هادی میرشاهی یکی از محققان دیزبادی است که در یادداشتی به کلمه قبله می پردازد و این کلمه را با قرائت های مختلف و معانی متفاوت آنها در ادبیات دیزبادی بررسی می کند.

کلمات رایج بسیار پربار و معانی عمیقی را در پی دارد. مثلاً قبله از نظر گویش مردم شهری، خانه خدا را تداعی می کند ولی از نظر فرهنگ دیزباد دارای چهار معنی مختلف و اساسی است.

1ـ قُبلَه Ghoblah به معنی تاول ایجاد شده روی بدن را گویند.

2ـ قُبَلَه Ghobala به معنی مسوده یا عقدنامه زن را گویند(مهریه)

3ـ قُبِلَه Ghobela ایل و طایفه را گویند.

4ـ قِبلَه Ghebla به معنی خانه خدا میباشد.

لغات بصورت فوتوتیک در لغت نامه مشروحاً می آیدو معنی آن نیز در آن خواهد آمد. لغت نامه مجموعه ای است که یک فرهنگ جداگانه نظیر فرهنگ معین و دهخدا را می طلبد. بررسی افسانه ها، ترانه ها ، گویش ها ، آداب و سنن و ... که سینه به سینه نقل شده می تواند آینه تمام نمایی از زندگی  مرزو بوم دیزباد باشد.



نوحصار یک سرباز در قالب شعر ترکی

اورگ نام دفتر شعر ترکی است که شعری با عنوان «نفرین بر سربازی» سروده که در آن از نوحصار یاد شده است. در این شعر دوبار از واژه نوحصار استفاده شده است. اگرچه من به زبان ترکی آشنایی زیادی ندارم. اما این شعر در واقع درد و ناله یک سرباز ترک را با زبانی البته در برخی موارد تند و تیز و حاوی واژه های ناسزا بیان می کند.

این سرباز شرح سربازی خود را تعریف کرده و ضمن آن از برجک نوحصار یاد می کند و اینکه چه عذابی را در آنجا متحمل شده است. اگر چه این شعر ارتباطی با نوحصار دیزباد پیدا نمی کند، اما درک دیگری را از یک واژه که برای دیزبادی ها حامل معانی زیباست به نظم می کشد.

خدمت سن نهلت


خدمت دییم آلله سنین تفاقیی داغیدسن

سنین اوتی گچیردیب و اجاقیی داغیدسن


سن چیخادان منی سالان اِودَن اووزاق داغیدسن

آی نه دییم ب زهله سیز خدمتدن


توشمق غم و دردو رنج و ذیللتدن

خدمت بیللی گلیب منی هارالارا سالمیشای


اوردا که سن ایت باغلیای اوردان قاچار قالمیشای

آخ نَمَ سن وِرری بیز   بوجوور   برده    آلمیشای


وای نه دییم او یِر که خدمت اللم 

فیکیر بووکه اوردان سلامت گللم؟؟!!


خدمت مگر یر قحطی دی وردی منی مریوان

اوندا سورا مرزی کندی مرانه آد چاغیرسان


اوندان سورا برجک نوحصار اونن جزوونان

من ندییم بوو یر که من توشمیشم


جام عذاب و ذللتی ایشمیشم

خدمت بوو <برجک نوحصار>من عجیب شی لر وار


مندارخ وار پژاک وار  چوخ  آتو  قاچاق سوار

هربیرسین شرحین ورم اولار هرسی طومار


شکایت بوو طومارلار هاردا ورم

یوخدوو قولاقاسان که گور نه دییرم؟؟!!!


خدمت بیللی برجک شام ناهار نجورن گلیر

 بیر اشک و غودوقو داغلاری بیزچون ازیر


تا یتریرن ناهار  بیز ،آی گونون یریین آلیر

گور که نجور بیتک چورک ییرخ


کفر اولماسا چوخ سوز لردن دییرخ

خدمت بیللی بردا من ایستسم< اِو >زنگ وورام


نه جوور آداملارا  گَلک نجوورن من یالوارام

اودا اوزوون نازا قویووب دیه سن ورموورام


آلله محتاج ِالَمَ کس ناکسلر

گُل یِتیش ،قویما اَل آلتی خسلر


خدمت والله لیاقتیم بوونان وردی چوخیدی

گلدی سالدی تای سرباز صفرکه عقل او یوخیدی


فیکیر فقط ییمق ایشمق گجه وِرمَق قوخیدی

آی نه دییم نظامو او درجه ورمقیندن


سرباز صفرو ستوان بیردی گورمقیندن

خدمت خلاصه نه دییم توشمیشی پیس بوینما


دَ تِز قوتار کسری نن سن جوانقیم اوینما

که من کیفیر لیباسلاردان چخب هَول سوینما


 الله اِلَ خدمت دیبدن قرلسن

کادری بیزیم سرباز میمخ یخلسن