دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.
دیزباد وطن ماست

دیزباد وطن ماست

سایت رسمی روستای دیزباد علیا (بالا) از توابع شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران.

بیوتات و ابزارآلات رایج و کاربرد هرکدام در دیزباد قدیم

«دیزباد وطن ماست»- بیوتات و ابزارآلات رایج و کاربرد هرکدام در دیزباد قدیم عنوان مطلبی است که توسط هادی میرشاهی در چند قسمت نوشته شده و در دیزباد وطن ماست منتشر می شود.

به گزارش دیزباد وطن ماست، هادی میرشاهی در روز شنبه 11 /8/1398 بخش اول از دو بخش این متن را در باب ابزارهای رایج در دیزباد کهن منتشر کرد.


ـ کُلی (Koli) که روشنائی و گرما و سوخت مردم قدیم را فراهم می‌نمود. صندوقچه‌ای شبیه کرسی که از دریچه‌های تعبیه شده در بالای آن، نور و دودو حرارت را به خارج منتقل می‌کرد. اکنون در دیزباد آثاری از آن مشاهده نمی‌شود

ـ کُندُو (Condu)- به‌صورت استوانه‌ای با گِل ساخته می‌شد به‌طوری‌که سروته ِآن تنگ‌تر و معمولأ در کنار انباری قرار می‌گرفت و در آن غلاّت و حبوبات را نگهداری می‌کردند.

 - پرخَو (prkhav) - به‌صورت مکعب یا مکعب مستطیل در دِل دیوار ِاتاق‌ها جاسازی می‌شد و کاربردش مثلِ کندو، نگهداری گندم و سایر غلات و حبوبات بود که در پایین این مخازن دریچه‌ای برای خروج محصول وجود داشت که با کشیدن برونهِ آن (برونه مثل توپ فوتبال گِرد و نوع پارچه‌ای بود) غلاّت به شدت تخلیه می‌شد.

ـ رَف (Raf)- طاقچه‌ای با پهنای بسیار کم در بلندایِ دیوار اتاق نشیمن که دسترسی بچه‌ها به آن غیرممکن بود. وسائل زینتی مثل بشقاب‌ها و آنتیک جات را روی آن می‌چیدند که زینت‌بخش اتاق باشد.

- طاق (Tagh)- در داخل اتاق نشیمن جاسازی و وسائل روشنایی و احیاناً ظروف غذاخوری روی آن چیدمان می‌گردید 

- طاقچه (Tagh cha) - در کنار راهروها قرار داشته، فانوس، چراغ‌موشی و (وسائل باغبانی کوچک) روی گذاشته می‌شد.

- خَنته (khanta) - معمولأ در زیرِ اتاق نشیمن قرار داشت و به‌صورت انبارِ کالا مورداستفاده قرار می‌گرفت.

راه ِورود به خنته از در دُرتُنبَه صورت می‌گرفت که در کف اتاق نشیمن قرار داشت و معمولأ این درب از چوب ساخته می‌شد.

- کلیدُ (Klido)- در ادوار گذشته که درب منازل چوبی بود، کلید بازو بست در، در قطع بزرگ و جوبی بود و زبانه آن در موقع بستن ِدرب، در پشت در قرارمی گرفت.

زو لفی و زنجیر نوعِ دیگر بازو بست درب‌های چوبی بود. کم‌کم درب‌ها و قفل و کلیدها فلزی شد.

ـ تنور نان‌پزی - که در کنار خانه‌ها مشرف به کوچه ساخته می‌شد تا خانواده برای پختن نان دچار مشکل مکانی نشوند. این تنورها شبیه به کَندو ولی با دهانه‌گشادتر در کنار دیوار اتاقکی جاسازی می‌گردید. 

در داخل تنور، هیزم و بوته‌های خشک را می‌سوزاندند تا وقتی‌که بدنه داخلی تنور، پذیرش چسبندگی خمیر را داشته باشد.

نان به صورت‌های گرد و نازک و لواشی پخته می‌شد.

 اگر نان را به‌صورت کلفت و گرد می‌پختند با خمیرمایه، آن را تافتون و بدون خمیرمایه، فطیر می‌گفتند.

ـ طویله‌ها - معمولاً در زیر منازل مسکونی قرار داشت که رفت‌وآمد صاحبان احشام ساده‌تر صورت پذیرد و ازطرفی سرپرستی و نگهداریِ احشامِ مستقیماً زیر نظر اعضای خانواده باشد و در زمستان اتاق بالای طویله‌ها به نسبت گرم‌تر بود.

ـ کادُنها- برای نگهداری علوفه خشک استفاده می شد ( برگ درختان ، کاه، بیده وخار و سایرگیاهان کوهی برای احشام )   

- کُز (koz)- در گوشه طویله‌ها اتاقکی بسیار کوچک وجود داشت که برای نگهداری برّه و بزغاله استفاده می‌شد.

- خنپِشُه(Khan pesho) - اتاقی کوچک در پشت اتاق نشیمن و مشرف به آن ساخته می‌شد. بیشتر جای رختخواب‌ها بود

سُرسُرا(Sorsora) - دریچه‌ای به پشت‌بام که نور از سقف به داخل ساختمان می‌تابید.



نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد